بازم برگشتم و.....
بنام معبود پاييز عشق و دلبستگي
بي بهانه سلام.
پاييز گواراي وجود نازنينت نازنين ايمان با روزهاي مانده به آغاز چه مي كني ؟ راستي چرا هرچه مي شمارم تولدت نمي شود ، كاش مي شد من تقويم را ورق بزنم و آنوقت بگذريم …
هر روز تولد تست ، هر وقت برگي مي افتد مرغي بال باز مي كند ، غنچه ي سپيد مريمي عاشق ، عكسش را در آب بركه اي زلال مي بيند و خود را نمي شناسد . هر وقت آسمان بغض مي كند باران گلوي شمعدانيهاي صورتي را كم كم رنگ مي بازند به هواي آمدن تو تازه مي كند و هر وقت مي آيي و دلم ميخواهد بماني اما مي روي .
من و پاييز قرار گذاشته ايم به آن سه فصل ديگر هم سپرده ، امسال زود تولدت مي شود ، لطف مي كني كمي زود تر كبوتران هلاك چشم به راه صحن خيس از اشك دلم را به آرزوهايش برساني .زيباي من ، اي تنها دليل رد كردن هر دليل و اي تنها بهانه ديوانه ي برق نخست نگاه توام با يك جور بي تابي از نوع بي بازگشتنش.
مي داني كه چه مي گويم تنها تو مي داني ، ديگران اگر مي خواهند بدانند هم نمي توانند .فداي انعكاس فروغ بي نظير چشمان روشن و معصومت ، محض خاطر تولدت از آن جواب هايي برايم بنويس كه جادو مي كند .
دلم تنگست براي خودت ، تولدت، جادويت ، سرزنشت هر چه جز سفرت.
بگذار پرنده ي سرگردان نگاهم در پناه آلاچيق مژگان مجنونت تا ابد احساس آرامش كند و آتش عطش را با جرعه اي كه هيچ كس هرگز از چشمه اي ننوشيده ، خاموش نه ، شعله ورترش كن.
من كلبه ي خوشبختي ترا روزي با گلهاي شوقم فرش خواهم كرد و برايت سايباني از جنس پناه پروردگار خواهم ساخت و قشنگترين لحظه هايم را با پاي ساده ترين دقايقت خواهم ريخت تا باز هم بداني كه من عاشق ترين پروانه ات بودم ، ليلي ترين ديوانه ات هستم و چه بخواهي ، چه نخواهي در خانه ات خواهم ماند با عاشقترين لهجه اي كه يك ليلاي با وفا سالها زير سايه ي خورشيد در صحرا آموخته است با يك سبد آرزوي در حال رسيدن و سرخ ترين حس پرواز مرغي كه مي داند هرگز نمي رسد نه تنها به تو بلكه به هر كسي كه روزي ، ثانيه اي در اين دنيا بوده ، به كسي كه فرصت دارد هنوز هم در اين دنيا باشد و كسي كه تالار انتظار سرنوشت ، شمارش معكوس خود را براي به دنيا آمدن آغاز كرده است .
تولدت را بريم مي گويم ، دير نيست روزي كه همه به قول سهراب ترا به هم تبريك ميگويند. نازنيني حرف قشنگي برايم نوشت با ياد او براي تو مينويسم :
لمس بودنت مبارك.
ايمان
سلام سلام سلام به همه شما
اين
متی که بالا خوندید تقدیم کردم به یکی از دوستام (بهاره جون) که ۱۲ دی ماه تولدش بود اما من امتحان داشتم و نتونستم اپ کنم ولی حالا این کارو میکنم و یه ضرب المثل هست که می گه ماهی رو هر وقت از اب ....تازه ست.خب منم امتحانام زود تر از اون روزی که باید تموم می شد تموم شد.حالا هم امدم تا کارم رو بهتر اغاز کنم و پر از عکس کریس رونالدو و منچسترپس فعلا تا اپ بعدی که همین امروز هست خداحافظ